استراتژی توسعه کارآفرینی

در راستای مطالعه ای که از طریق دانشگاه با سون ، مدرسه بازرگانی لندن ، بنیاد کافمن  انجام گرفته است  در گروههای مختلفی در کشورها که تعداد زیادی مورد پرسش قرار گرفتند که آیا کارآفرینی با رشد اقتصادی رابطه دارد یا خیر ؟ نتایج بدست آمده به شکل زیر قابل بیان می باشد :
  • – فعالیت های کارآفرینانه بین کشورها بسیار متفاوت است .
  • – کارآفرینی رابطه قوی با رشد اقتصادی دارد .
  • – شرکتهای ایجاد شده توسط مردان دو برابر زنان می باشد .
  • – حمایت مالی از کارآفرینان ، نقش مهمی در امر توسعه کارآفرینی دارد .
  • – آموزش نقش اساسی در کارآفرینی ایفا می نماید .

با بررسی این گزارش ونتایجی که پس از مطالعه برای مطالعه کنندگان بدست آمد آشکارا متوجه گردیدند که رابطه قوی ومعنی داربین سطح کارآفرینی ورشد اقتصادی وجود دارد .

 

سیاستهای کلان اقتصادی

سیاستهای کلان اقتصادی ، اقتصاد را به طور کلی در نظر می گیرند ومستقیما ً تأثیر گذاری بر سطح مالکیت تجارت را هدف قرار می دهند . اغلب این سیاستها بر جایگاه تجاری مؤسسات کوچک مؤثرند . سیاستهای کلان اقتصادی چارچوبی را فراهم می آورند که کسب وکارهایی با اندازه های مختلف در آن فعالیت می کنندومعمولا ً هنگام سیاستگذاری جهت گیری مستقیم برای حمایت یا عدم حمایت از فعالیتهای کارآفرینانه بازار مؤثرند . دولت از طریق سیستم مالیاتی ، بر درآمدهای خالص انواع بخشهای بازار تأثیر می گذارند ، تأثیر مالیاتها بر سطح کارآفرینی پیچیده ومتناقض است . نرخهای بالای مالیاتی سبب کاهش بازدهی کارآفرینی می شوند ومی توانند از شروع به کار مؤسسات جدید وگسترش مؤسسات تثبیت شده جلوگیری کنند . پرداخت مالیاتی باعث کاهش نقدینگی مؤسسات  می شود بعلاوه کسب وکارهای با رشد بالاکه معمولا ً درآمد حاشیه ای بالایی دارند مشمول نرخ مالیاتهای بالا می شوند .

از طرف دیگر نرخهای بالای مالیاتی باعث می شود فرد سعی کند از مالیات فرار کند وموقعیتها وفرصتها اجتناب وگریز از مالیات در خود اشتغالی وفعالیتهای کارآفرینانه بیش از حقوق بگیری است .

سیستم مالیاتی می تواند سبب بروز کج رویهایی گردد، در سوئد برای صنایع تولیدی سرمایه بر بخشودگی  های مالیاتی در نظر گرفته شده است ولی به جای آنکه صرف مؤسسات دارای امکانات بالقوه تولید شود به سوی مؤسسات بزرگ – بدون توجه به ظرفیت ورشد آنها – سوق داده می شود .

از دیگر مسائل مهم که درروند توسعه کارآفرینی تأثیر دارد، نامناسب وناکافی بودن دسترسی به نیروی انسانی می باشد ، اغلب مشکل استخدام افرادی ماهر وشایسته در کسب وکارهای کوچک بیشتر از کسب وکارهای بزرگ است . کسب وکارهای بزرگ اغلب فرصتهای ترفیع بیشتر وحقوقهای بالاتری را برای فعالیتهای مشابه پیشنهاد می دهند .لذا نیروهای خوب را جذب می کنند .

امکان از دست دادن موقعیت اجتماعی می تواند سبب محدود شدن فعالیت کارآفرینانه گردد.کسی که شغل استخدامی خود را رها می کند منافعی از قبل ، بیمه تأمین اجتماعی ، حقوق بازنشستگی ، بیمه بیکاری واز کارافتادگی و….. را از دست می دهد واین یعنی افزایش هزینه فرصت فعالیت کارآفرینانه ، بعلاوه سطح بالای منافع اجتماعی باعث می شود که افراد بیکار کمتر تصمیم به فعالیت کارآفرینانه بگیرند .

اعمال نفوذ بر حقوق ها وبازدهی های ناخالص می توانند مستقیما ً بر تصمیمات افراد برای کارآفرینی تأثیر بگذارند مثلا ً سیاست تعدیل حقوق ودستمزد می تواند با پایین آوردن دستمزدها ، از یک طرف تمایل حقوق بگیران به تشکیل کار مستقل را افزایش دهد واز طرف دیگر هزینه استخدام نیروی انسانی را برای آنها کاهش دهد .

سیاستهای خاص حمایت از کارآفرینی

دولتها در اقتصادهای توسعه نیافته ، سیاستهای بسیار متفاوتی را برای حمایت از کسب وکارهای کوچک اتخاذ می کنند . این کمکها اغلب شکل پرداختهای مستقیم مالی، یا خدمات صلاح اندیشانه یارانه ای را به خود می گیرد .

برای مثال تسهیلات اعتباری برای شروع به کار مؤسسات جدید در چارچوب یک برنامه تضمینی وجود دارد . معمولا ً وام دهندگان اطلاعات کافی درمورد پروژه های پیشنهادی وام گیرنده ها ندارند، لذا اعتبارات را بر اساس مخاطره های موجود در پروژه ها جیره بندی می کنند وپروژه های پیچیده تر ونا آشنا تر مخاطره دارطبقه بندی می شوند . این جیره بندی  می تواند ضربه سختی به کسب وکارهای کارآفرینانه بزند . یکی از مشکلات مهم این برنامه های تضمینی ، ناکارایی منابع است ، اکثر وامها به مؤسساتی تعلق می گیرند که به منابع مالی دایمی دسترسی دارند .

یکی دیگر از انواع پشتیبانی از کسب وکارهای کوچک می توان از تسهیلات مالی ، مثل معافیت مالیاتی نام برد که اغلب اوقات در دسترس مؤسسات جوان یا تازه تأسیس قرار می گیرد . همچنین می توان از تسهیلات رایانه ای، مثل دوره های آموزشی ، اطلاعات ومشاوره ونیز ایجاد شبکه های کارآفرینان که می تواند باعث تبادل اطلاعات بین کارآفرینان وپیش کسوتان کارآفرینان موفق شود، نام برد .

دیگر راههای حمایتی دولت ، فراهم آوردن محیطی مناسب برای رقابت محصولات کارآفرینی در بازار وفروش آنها است ، دولت در این زمینه به از بین بردن انحصارات ایجاد فرصتهای رقابتی واز بین بردن موانع وبودجه بازار می پردازد.

کاهش مقررات مربوط به ثبت شرکتها وساماندهی به مقررات مربوط به اخذ مجوزهای مختلف باعث می شود که کارآفرین برای تأسیس شرکت وورود به بازار هزینه وزمان کمتری را حذف کند واز طرف دیگر ایجاد یک حاشیه امنیت برای تسهیل خروج از بازار وارائه تسهیلاتی برای ورشکستگان بازار باعث می شود که کارآفرینان در ارزیابی ریسک ، تمایل بیشتری برای تأسیس شرکت وورود به بازار داشته باشند .

دولت می تواند از طریق پشتیبانی مالی ومشاوره ای هدفمند ، فعالیت کارآفرینانه بین جوانان وزنان کارآفرینی  را ترویج کند . مطالعه انجام شده از طریق دانشگاه بابسون  مدرسه بازرگانی لندن ، بنیاد کافمن نشان میدهد  اگر چه تمایل بیکاران به آغاز یک کسب وکار، دوبرابر افراد شاغل است ، اما این تجارت ها اغلب با شکست مواجه می شوند .

بنابراین به نظر می رسد آن دسته از سیاستهای دولت که فقط وفقط به تحریک بیکاران به اشتغال در فعالیت های کارآفرینانه تمرکز می کنند، نامتناسب هستند ودولت باید با آموزش ومشاوره فرصتهای موفقیت وشانس بقای کسب وکارهای کوچکی که توسط بیکاران ایجاد می شوند را افزایش دهد.

جمع بندی

سیاست های دولت می تواند با ترویج وتثبیت کسب وکارها در مناطق به اصطلاح توسعه نیافته ، عدم تعادل ها را جبران سازد.

اغلب مناطق شهری به علت وجود زیر بناهای لازم ، وجود انواع کسب وکارها  ومؤسسات آموزشی ومشاوره ای کسب وکارهای کوچک را به خود جذب می کنند .

سیاست های دولت می توانند برای ترفیع فعالیت های کارآفرینانه در مناطق توسعه یافته واغلب روستایی ، به حفظ وتوسعه یک زیر بنای مناسب متمرکز شوند ، هنگامیکه تجارت ها به سوی مناطقی که کمتر توسعه یافته اند کشیده می شوند ، می توانند مشمول کمکهای مالی ، یعنی یارانه ها یا وام ها گردند.

تحقیق در کشورهای مختلف نشان می دهد که تحریک توسعه کسب وکارکوچک در مناطق روستایی باید با پاداش همراه باشد .

دولت ها باید با تأمین مالی فعالیت های نوآورانه در مراحل مقدماتی ، یعنی قبل از اینکه محصول برای فروش در دسترس قرار گیرد از طریق برانگیختن شبکه هایی که درآن دانش به آسانی بین مؤسسات وکسب وکارها تبادل شود ، با غلبه بر نقائص بازار ، فعالیت های نوآورانه بعدی را در مؤسسات کوچک ترویج کند . مشکل قابلیت کپی برداری رقبا را می توان با اجرای سیستم های به خوبی طراحی شده به ثبت رسیده ای که حقوق مالکیت نوآوری های تکنولوژیکی را حمایت می کنند ، کاهش داد.

منابع:

  • – بررسی سیاستها واستراتژیهای توسعه کارآفرینی – دکتر محمود احمدپور داریانی ، دکتر اسداله کرد نائیج
  • – تجارب کارآفرینی در کشورهای منتخب – دکتر محمود احمدپور داریانی ، مهندس حجت اله رضازاده ، مهندس ناهید شیخان
  • – مبانی کارآفرینی – دکتر سید محمد مقیمی ، دکتر محمود احمدپور داریانی
  • – الگوریتم نوآوری – دکتر محمد حسین سلیمی ، مهندس حمیدرضا شمایی حقیقی ، دکتر ایرانمنش
  • طیبی دبیر اموزش و پرورش منطقه دو تهران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *