لعل لب

( لعلِ لبَ ).

(مخمور، آن دوچشمم() ساقى بده شرابى. ).

( بیمار،آن دو لعلم() مُطرب بزن نوایى. ).

( همچون، گل شقایق ()هرلحظه ات،صفایى. ).

( بگشا، چوغنچه گل () لذت ببر،زکامى. ).

( پرکن قدح،که بى مى ()خواب وخیال وآهى ).

( تشنه لبى را،ترکن () ازلمعه ،شرابى. ).

( هرلحظه،باتوبودن () یک سال هست،ماهى. ).

( آنگه که،بى توهستم () یک لحظه هست سالى. ).

( شدحلقه،قامت من () آخربده جوابى. ).

( لِعل لبت،چوباده () لبریز کن تو جامى. ).

( داند اسد،چومرغى () افتاده است،بدامى. ).

( مخمور،جام عشقم () دریابم ،از خٌمارى. ).

تنظیم شعر ازاسد. فروردین ١٣٩٣

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *