( پند اسد ).
(من بقدر فهم توگویم سخن ).
( توبقدر ، درک خود برداشت کن ).
تانگردى پخته ازسوزش ، چه سودى میبرى ).
( گوش نامحرم ازگفتٌ شنودت دورکن. ).
( گرنیاموزى زسنبل ،رسم رازدارى چه سود ).
( میشوى پست وزبون درنزد مردم شک نکن. ).
( توبیاپروانه شو، ازنورشمع لذت ببر. ).
( پیشٍ نامحرم، چوشمع،خنده زنان،گریه نکن. ).
( گرشودتکرارمحبت بهر، نادانان ،خطاست. ).
( مهروزى کن ،بحدفهم او،پیمانه اش لبریزنکن. ).
( گرشودپیمانه اش لبریز،دشمن جانت شود. ).
( دشمن روح و روان را،ازحریمت دور کن. ).
( حلقه گوشت بکن،پند اسد،تادعاگویش شوى. ).
( یارب،دعاى دل،خسته دلان ،مستجاب کن. ).
شعر ازاسد رضازاده. مرداد١٣٨٩