( فریبِ ابلیس).
( اى، اى همه، بد درنظرت()بى نظرى،تاکى.).
اى،بی خبر ازدورِ ،ورت() بى خبرى تاکى. ).
( قلبت،تهى از مهرت () بى مهرى توتاکى. ).
( ابلیس توراهردم() هرلحظه بشکلى ساخت. ).
( اشکالت همه بت شد ()این بت شدنت تاکى. ).
( گه عنکبوتى هستى ()تارى تنى بردورت. ).
( درپیله خود پنهان () پنهان شدنت تاکى. ).
( گه عقرب بى کینه () باعادت ،دیرینه. ).
( لذت برى از نیشت () این نیش زدنت تاکى. ).
( لذت برى ازسوختن () میسوزى ومیسازى. ).
( این سوختن بیهوده () بیهودگیت تاکى. ).
( ابلیس،زده چنگى () برفکرالیلِ تو. ).
( کشته،همه مهرت () درقلبِ ضعیف تو. ).
(پول کرده تُرا،مغرور ()باگفتن حرف زور. ).
( مغشوش شده،افکارت ()غافل توزرفتارت. ).
( این کوشش،بیهوده ()بى مطرحیت تاکى. ).
( آن بى نظرى یکسو () آن بى خبرى سویى. ).
( بى مطرعیت،چونشد () اینهاهمه علت داشت. ).
( ابلیس ،نمایان شد() ابلیس شدنت تاکى. ).
( امید اسد این است () روزى توبخود آهى. ).
( ازماندن،چوآبى () درچاله نّگندایى. ).
( این گندیدنت تاکى() این گندیدنت تاکى. ).
تنظیم شعر ازاسد رضازاده. فروردین ١٣٨٢